بسم الله الرحمان الرحیم.
سلام.
در روز 22 بهمن 1357، تاریخ نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) به نقطه عطف خود رسید. در این روز سرانجام مبارزات مردم مسلمان به بار نشست و پادشاهی 2500 ساله و ظلم و استبداد بیش از 50 ساله رژیم پهلوی در ایران، ریشه کن شد و به خواست الهی حکومت جمهوری اسلامی تأسیس شد.
نهضت اسلامی ایران در سال 1341 با اعتراض شدید حضرت امام خمینی و ت پیشرو به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و آنچه که محمدرضا شاه آن را انقلاب سفید شاه و ملت میخواند شروع شد. در این لایحه، قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف و به جای سوگند به قرآن، سوگند به کتاب آسمانی آورده شد و به ن نیز حق رأی داده شد. پس از آن محمدرضا پهلوی، لوایح ششگانهای را طرح و در یک رفراندوم نمایشی به تصویب رساند. امام خمینی و مراجع قم نوروز سال 1342 را عزای عمومی اعلام کردند.
در دوم فروردین 1342 مجلسی که به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) تشکیل شده بود با حمله مزدوران ساواک رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم به خاک و خون کشیده شد و عدهای از طلاب شهید و مجروح شدند. حادثه مدرسه فیضیه قم، ت و مردم را مصممتر نمود و حضرت امام در سخنرانی تاریخی خود در عاشورای همان سال به شاه و آمریکا و اسرائیل حمله شدیدی کردند.
به دنبال این سخنرانی مهم و تاریخی، عوامل رژیم، حضرت امام را در شب 15 خرداد 1342 دستگیر و به تهران منتقل کردند. با اعلام این خبر در شهرهای مختلف، تظاهرات عظیمی بر پا شد و رژیم پهلوی دستور سرکوب این قیام را داد. در قیام تاریخی پانزده خرداد 1342 که نقطه عطفی در ابتدای نهضت اسلامی بود، هزاران نفر از مردم شهرهای مختلف به شهادت رسیده و یا مجروح شدند.
حضرت امام در فروردین 1343 آزاد شدند و از همان ابتدای آزادی به سخنرانی و مبارزه علیه رژیم ادامه دادند. ایشان که از ابتدای جوانی شعار قرآن " قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی " را سرلوحه کار خویش قرار داده و تنها راه اصلاح در جهان را قیام لله میدانستند، در تاریخ 4 آبان 1343 در واکنش به تصویب لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی در ایران (کاپیتولاسیون) طی یک سخنرانی سرنوشت ساز در مسجد اعظم قم به افشاگری شدید اللحنی علیه رژیم پرداخته و کاپیتولاسیون را عامل بردگی ایرانیان و ناقص استقلال کشور و مایه ننگ رژیم پهلوی دانستند.
رژیم سفاک پهلوی که از روشنگری های رهبری نهضت به تنگ آمده بود چاره را در تبعید ایشان دانست و بدینگونه حضرت امام را در 13 آبان 1343 به ترکیه تبعید کردند. در 13 مهر 1344 امام، به همراه فرزندشان آیتالله سیدمصطفی خمینی به نجف منتقل شدند. حضرت امام از بهمن ماه 1348، درس ولایت فقیه خود را که در حقیقت پایههای تئوریک حکومت اسلامی بود، آغاز کردند.
سلسله مباحث ولایت فقیه به شکل کتابی مدون در ایران و کشورهای عربی انتشار یافت. همچنین حضرت امام به مناسبت های مختلف از جمله در جریان جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی، به روشنگری خود علیه رژیم پهلوی ادامه میدادند. در سالهای اولیه دهه 1350، درآمد حاصل از نفت بیکباره افزایش یافت و شاه که در غرور و نخوت، غرق شده بود، برنامه خود با عنوان رسیدن به تمدن بزرگ را اعلام کرد. همچنین او در تاریخ 11 اسفند 1353 حزب رستاخیز را به عنوان تنها حزب فراگیر اعلام کرد و خودکامگی و استبداد خویش را بیش از پیش نمایان ساخت.از آغاز سال 1355 شمسی تاریخ رسمی کشور از حزب دموکرات به ریاست جمهوری آمریکا رسید و با اعلام ت حقوق بشر خود، محمدرضاشاه، ناگزیر برای جلب رضایت بیش از پیش او فضای باز ی را اعلام کرد. انقلاب اسلامی با شهادت مشکوک آیتالله سیدمصطفی خمینی در نجف اشرف توسط عوامل رژیم، وارد مرحله تازهای شد و امواج خروشانی در بین مردم به پا کرد. امام خمینی این حادثه را از الطاف خفیه الهی دانستند.
روز 17 دی 1356، در رومه اطلاعات مقاله اهانت آمیزی تحت عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" با امضای مستعار "احمد رشیدی مطلق" و در حقیقت با دستور شاه و دربار علیه امام خمینی به چاپ رسید. مراجع، مردم و طلاب قم در اعتراض به این مقاله اهانت آمیز، قیامی تاریخی را در 19 دی 1356 به ثبت رساندند که این قیام توسط عوامل رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد.
مراجع تقلید خواستار برگزاری مراسم چهلم شهدای قم، در سراسر کشور شدند و در اکثر نقاط ایران مراسمی برگزار شد؛ اما اینبار نوبت مردم رشید تبریز بود تا در 29 بهمن 1356 قیام آنها به خاک و خون کشیده و حماسه ای دیگر در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شود. نوروز سال 1357 عزای عمومی اعلام شد و مردم، مراسم چهلم شهدای تبریز را در شهرهای مختلف برگزار کردند که قیام مردم یزد با سرکوب شدید رژیم پهلوی، برگ ننگین دیگری در تاریخ رژیم پهلوی ثبت نمود.
در 28 مرداد 1357 سینما رکس آبادان توسط عوامل ساواک به آتش کشیده شد و مردم بیگناه جان سپردند. جمشید آموزگار که در سال 1356 به جای امیرعباس هویدا بر مصدر نخست وزیر تکیه زده بود با گسترش امواج انقلاب اسلامی مجبور به استعفا شد و جعفر شریف امامی، که با شعار دولت آشتی ملی سعی در فریب افکار عمومی داشت به نخست وزیری رسید. او تاریخ شاهنشاهی را لغو و قمارخانهها را تعطیل و مطبوعات را آزاد و حزب رستاخیز را منحل کرد؛ اما هشیاری رهبری انقلاب و مردم مسلمان نقشه رژیم را نقش بر آب کرد.
روز 13 شهریور 1357 نماز عید فطر در قیطریه تهران به امامت آیت الله مفتح به نحو بی نظیری برگزار شد و با تظاهرات مردم در روز 16 شهریور، اعلام حکومت نظامی شد. روز جمعه 17 شهریور، مردم، بیخبر از حکومت نظامی به خیابانها ریخته و ارتش شاه در میدان ژاله (شهدا) به روی مردم بی دفاع آتش گشود و خیابانهای اطراف را غرق در خون مردم بیگناه نمود. هفده شهریور 1357 بدین شکل در تاریخ انقلاب به جمعه سیاه معروف گردید. با آغاز سال تحصیلی، دانشجویان و دانشآموزان حضور مؤثرتری یافتند. امام در 13 مهر 1357 عازم فرانسه شدند و از آنجا سکان کشتی مردم را در امواج خروشان انقلاب اسلامی هدایت نمودند. دهکده نوفل لوشاتو در حوالی پاریس مبدل به کانون خبرساز جهان گردید و مردم و خبرنگاران از همه نقاط دنیا برای مصاحبه با حضرت امام به آنجا سرازیر شدند.در آبان ماه اعتصابات کارکنان شرکت نفت، مخابرات، بانک ملی، سازمان آب، رادیو و تلویزیون و . بر دامنه مبارزات افزود. در 13 آبان 1357 تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد. 14 آبان ارتشبد غلامرضا ازهاری مأمور تشکیل کابینه شد. تظاهرات تاسوعا و عاشورا، عملا به صورت همه پرسی بر ضد رژیم شاهنشاهی درآمد و مردم در شعارهایشان خواستار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی شدند.
رژیم شاه آخرین نقسها را میکشید و آخرین تیر ترکش شاه و اربابان غربیش نخست وزیری شاپور بختیار از اعضای قدیمی جبهه ملی بود که با شعار سوسیال دموکراسی آمده و خود را مرغ توفان میدانست. تمهید دیگر شاه برای حفظ تخت و تاج خود تشکیل شورای سلطنت بود و در 26 دی 1357، محمدرضا شاه پهلوی ناچار به خروج از ایران شد. امام که دولت بختیار را غیر قانونی اعلام کردند و شورای انقلاب را تشکیل داده بودند با فرار محمدرضا شاه از ایران، آماده عزیمت به میهن اسلامی شدند. بختیار فرودگاه ها را بست و پرواز امام یک هفته به تأخیر افتاد اما سرانجام روز 12 بهمن 1357 حضرت امام پس از 15 سال تبعید به ایران بازگشتند.
ورود امام به میهن را میلیون ها نفر از تهران و سایر نقاط کشور استقبال کردند. امام خمینی پس از ورود به تهران، ضمن حضور بر مزار هزاران شهید انقلاب اسلامی، در سخنرانی خود در بهشت زهرا، دولت بختیار را غیرقانونی اعلام نموده و فرمودند که بزودی به پشتوانه رأی ملت و حق شرعی خود، دولت تعیین میکنند. امام سپس در مدرسه علوی و رفاه مستقر شدند و در 16 بهمن، مهندس بازرگان را به نخست وزیر دولت موقت منصوب نمودند. در رور 19 بهمن پرسنل نیروی هوایی ارتش به محضر امام رسیدند و با ایشان بیعت نمودند.
شب 21 بهمن، در نیروی هوایی تهران، درگیری مسلحانه بین عدهای از افراد این نیرو و گارد شاهنشاهی پیش آمد که با دخالت مردم، درب پادگان ها به روز مردم باز شد و سلاح هایی به دست مردم افتاد. سران ارتش دست اندر کار کودتا شدند و در روز 21 بهمن از ساعت چهار بعدازظهر اعلام حکومت نظامی شد. امام اعلام کردند که مردم به حکومت نظامی اعتنا نکنند.
مردم در روز 22 بهمن به مراکز دولتی، نظامی، انتظامی و رادیو و تلویزیون یورش برده و آنها را فتح کردند. با فرار بختیار از ایران و اعلام بیطرفی ارتش در روز 22 بهمن 1357، انقلاب اسلامی ایران پس از سالها مجاهدت، ایثار، فداکاری و مقاومت در راه رضای الهی با رهبری بی نظیر حضرت امام خمینی و به همت مردم سرافراز ایران به پیروزی نهایی رسید.
منبع : اسناد تاریخی ایران
بسم الله الرحمان الرحیم.
سلام.
محوطه تخت جمشید از بخشهای مختلفی تشکیل شده است. بهطور کلی، بناها و کاخهای تخت جمشید را در محوطه مسطح میانی و اضلاع جنوب و جنوب غربی و شرق این محوطه بنا کردهاند. ورودی مجموعه پلکانی قرار دارد که با گذشتن از آن به فضای وسیعتری میرسید. در این قسمت به بررسی قسمتهای مختلف در محوطه تخت جمشید میپردازیم.
پلکان ورودی را دو ردیف موازی و قرینه از پلهها تشکیل میدهند. حدفاصل میان پلهها سنگفرش است و پلهها بهصورت زیکزاکی تا بالا ادامه دارند و در ارتفاع ۱۲ متری به منطقه وسیع کاخها میرسند. ارتفاع این پلهها کوتاه است و بهراحتی میتوان از آنها بالا رفت. به نظر میرسد این طراحی کوتاه پلهها برای سهولت تردد در آنها سوار بر جانوران بوده است؛ البته ورود به فضای داخلی کاخها مجاز نبوده و بی احترامی به پادشاه به شمار میرفته است. در مسیر پلهها پناهگاههای کوچک کنگره دار قرار دارند که ارتفاعشان در حدود ۶۴سانتیمتر است و داخل آنها را طاقچههایی مستطیل شکل ساختهاند؛ البته امروزه بخشهای زیادی از این پناهگاهه از میان رفتهاند.
قطعههای سازنده پلهها نیز سنگهای بزرگ هستند که بدون ملات روی یکدیگر قرار گرفتهاند. از هر قطعه سنگ بزرگ چهار یا پنج پله تراشیده شده است که امروزه در قسمتهای زیادی از آنها خوردگی و ساییدگی دیده میشود. انتهای مسیر پلکانها به دروازه ملل میرسد.
پس از پلکان ورودی، در فاصله ۲۲ متری از انتهای مسیر پلکان کاخ کوچکی قرار دارد که موسوم به دروازه ملل» است. دلیل این نامگذاری به سبب ورود نمایندگان ملتهای مختلف از این مسیر و ورودی بهسمت کاخهای دیگر بوده است. شواهدی مبنی بر ساخت این کاخ در زمان خشایاشاه وجود دارد. شاید بنای کاخ را در زمان داریوش پی ریزی کرده باشند، اما ساخت آن به دوران خشایارشاه باز میگردد.
دروازه ملل کاخی با دیوارهای بلند خشتی و چهار ستون بلند است که سه درگاه ورودی دارد. وسعت تالار اصلی به بیش از ۶۰۰ متر مربع میرسد. بام کاخ ۱۸ متر و ستونها در حدود ۱۶ متر ارتفاع دارند. ستونهای دروازه ملل در حال حاضر از کاملترین ستونهای باقی مانده در تخت جمشید هستند. قسمت پایینی این ستونها زنگولهای شکل است و شیارهای عمودی دارد و بالای ستون، سنگی گرد روی استوانه شیاردار قرار میگیرد. روی سنگ گرد، گل ستون را قرار دادهاند که پر از نقش و نگار و گل و برگ است و روی آن سرستون بهشکل نیم تنه گاو دیده میشود.
سقف کاخ را بهوسیله این ستونها نگه میداشتند. درگاه جنوبی دروازه ملل از درگاههای غربی و شرقی بلندتر است، اما برخلاف آنها نقش و نگاری بر آن دیده نمیشود. دو طرف درگاه غربی، تندیسهای دو گاو نر بزرگ قرار دارند که جهت نگاهشان بهسمت غرب دشت است. پس با ورود به محوطه روبهروی شما قرار میگیرند.
تندیس این گاوها که در ایران باستان بسیار کاربرد داشته است را با نام ابوالهول میشناسند که نهتنها در ایران باستان، که در بسیاری از نقاط متمدن جهان از زمانهای دور وجود دارند. شکل ظاهری تندیسهای ابوالهول در نقاط مختلف جهان با هم تفاوتهایی دارند و سر آنها بهشکل جانوران مختلف یا دیو شکل است. گاوهای درگاه دروازه ملل حالت دویدن را تداعی میکنند و سر و صورت آنها با ریش بند مستطیل شکل، موهای مجعد و گل و بوته تزئین شده است. بالای تندیسها سنگ نوشتههایی قرینه هم و به سه زبان فارسی باستان، ایلامی و بابلی و با خط میخی نقر کردهاند.
خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که خشایارشاه را شاه کرد، یکی را شاه بسیاری، یکی را سرور بسیاری. من [هستم] خشایارشاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهایی که مردم گوناگون دارند، شاه این جهان فراخ و دور، پسر داریوش شاه، (از نژاد) هخامنشی. گوید خشایارشا شاه: این بارگاه همه ملل (دوورثیم ویسه دهیوم) را من به توفیق اهورامزدا ساختم. بسا ساختمانهای خوب دیگر در این پارسه (تخت جمشید) کرده آمد، که من برآوردم و پدرم بر پا کرد. هر آن بنایی که زیبا می نماید، همه را به تایید اهورامزدا، ما ساختیم. گوید خشایارشا شاه: اهورامزدا مرا بپایاد! و کشورم را و هرچه بر دست من ساخته آمده و هرچه بر دست پدرم بر پا گشته، اینها را نیز اهورامزدا بپایاد.
پس از درگاه غربی اتاقی بزرگ با چهار ستون وجود دارد که دور تا دورش را سکویی پوشانده است. وسط سکوی شمالی برجستگی شبیه به میز به چشم میخورد و نمای درونی پوشیده از کاشیهای سبز، آبی و نارنجی بوده است. نمونههایی از تزیینات داخلی دروازه ملل را میتوانید در موزه تخت جمشید ببینید. درگاه جنوبی دروازه ملل رو به حیاط شمالی کاخ آپادانا باز میشود.
درگاه شرقی مانند درگاه غربی است، تنها بهجای تندیسهای گاو، ابوالهولهایی با سر آدمیزاد و تنه گاو و بالهای عقاب قرار دارند. جهت نگاه این تندیسها بهسمت کوهستان در شرق و حیاط شمالی کاخ صد ستون است. این درگاه را پس از تعمیر و نوسازی در محل خود نصب کردهاند. خیابان حدفاصل این درگاه تا کاخ صد ستون را خیابان سپاهان نامیدهاند. دروازه ملل در محوطه تخت جمشید نقش اتاق انتظار را داشته است.
بسم الله الرحمان الرحیم.
سلام.
از مهمترین آثار کشف شده در منطقه تخت جمشید میتوان به سنگ نوشتهها و نقش برجستههایی اشاره کرد که در قسمتهای مختلف کاخها و بناهای این منطقه حک شدهاند. بهدلیل قدمت تخت جمشید، این یافتهها از مهمترین سندهای تمدنهای اولیه برای تاریخ در جهان به شمار میروند و دانشمندان و پژوهشگرانی از سراسر جهان سعی در رمزگشایی و خوانش این کتیبهها و آثار داشته و دارند. بخشهای زیادی از خطوط حک شده بر کتیبهها امروز خوانده شدهاند؛ اما هنوز هم در نقاط مختلف جهان رمزگشایی از این کتیبهها ادامه دارد.
از بررسی کامل نقش برجستهها میتوان نتیجه گرفت که پیام پادشاهان هخامنشی به آیندگان، نشان دادن اتحاد، برابری اجتماعی و فرهنگ غنی در ایران باستان بوده است
آثار به جا مانده در تخت جمشید از دوران پادشاهی داریوش اول بین سالهای ۵۵۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد، پادشاهی خشایارشاه بین سالهای ۴۸۶ تا ۴۶۵ پیش از میلاد و پادشاهی اردشیر اول بین سالهای ۴۶۵ تا ۴۲۵ پیش از میلاد باقی ماندهاند. گرچه آرامگاه این پادشاهان در منطقه نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید قرار دارد، کاخهای محل ست و پادشاهی آنها در تخت جمشید واقع بوده است و این پادشاهان مدت زیادی از دوران حکومت خود را در تخت جمشید گذراندهاند.
با بررسی دقیق تندیسها، سرستونها، کتیبهها و سایر حفاریهای موجود در منطقه تخت جمشید و با توجه به اشیای یافت شده از این منطقه، کارشناسان توانستهاند به ابزار استفاده شده در کنده کاریها دست پیدا کنند. در بیشتر آثار حفاری شده از سرب آب شده برای حفاطت از این آثار و همین طور چرم استفاده کردهاند. در میان ابزار معماری باقی مانده، ابتداییترین وسایل مهندسی نیز به چشم میخورند که تصویری از شیوه مهندسی بناها را ارائه میدهند.
از دیگر خصوصیتهای تندیسها و مجسمههای کشف شده، آثار باقی مانده از رنگ روی آنها است. گرچه امروزه اثر زیادی از رنگها روی این آثار دیده نمیشود، استفاده از سنگهای زینتی، رنگهای متنوع و تزیینات روی این آثار کاملا مشخص و دلیل باقی ماندن بسیاری از قسمتهای تراش خورده با جزئیات کامل، محافظت رنگ از لایههای زیرین بوده است. زیور آلات روی تندیسها و همین طور تزیینات روی موها و صورتها را نیز با طلا و سنگهای قیمتی انجام داده بودند، که امروزه تنها جای خالی آنها را میتوان دید. از زمان دقیق حفاریها هیچ اطلاعی در دست نیست و نمیتوان مشخص کرد که حکاکیها چه مدت زمان بردهاند؛ اما عمق ظریف کاریها نشاندهنده ماهها و شاید سالها تلاش هنرمندان سنگ تراش است.
نقوش برجسته تخت جمشید روی همه کاخها دیده میشوند. کاخهای اصلی در مرکز تخت جمشید، کاخهای جنوب و جنوب غرب و کاخهای شرقی منطقه تخت جمشید همگی با نقش برجستهها تزئین شدهاند. حکاکیهای نقوش برجسته روی سردرها، پلکان ورودی کاخها، چهارچوبها و پنجره ها دیده میشوند. در بیشتر این نقوش، پادشاهان هخامنشی در حالت ایستاده یا نشسته بر تخت پادشاهی، مورد تمجید قرار میگیرند.
نقوش برجسته روی ضلع شرقی و پلکان ورودی کاخ آپادانا نسبت به سایر حکاکیها، آسیب کمتری دیدهاند. در این نقوش برجسته شاه بههمراه نگهبانها، درباریان، اسب و ارابهها و بزرگان دربار حک شدهاند. روی پلکانها صف طولانی از سربازها را به تصویر کشیدهاند. تعداد نقوش حک شده بر دیوارهای کاخ آپادانا از ۸۰۰ نقش فراتر میرود. همین تصویر را بهصورت برعکس بر دیوار شمالی کاخ آپادانا نیز کندهاند که متاسفانه آسیب زیادی دیده است. بیرون پلکانهای جنوبی، کمانداران پارسی و داخل کاخ خدمتگزاران با پوشش خاص حکاکی شدهاند.
بر پلکان کاخهای خشایارشاه، داریوش و اردشیر نیز نقوش برجسته سربازان هخامنشی و خدمتگزاران به چشم میخورد. در اضلاع غربی کاخهای داریوش و اردشیر، نقشهایی از ملتهای تابعه را حک کردهاند. از دیگر تصاویر نقش بسته بر دیوارها و ورودی این کاخها میتوان به تصاویر پادشاهان در حال مبارزه با دیوهای افسانهای اشاره کرد.
درمجموع بیش از ۳۰۰۰ نقش برجسته در قسمتهای مختلف کاخهای تخت جمشید وجود دارند که در همه آنها میتوان مفاهیمی مشترک یافت. تعداد این نقوش در مقایسه با سایر نقوش برجسته به جا مانده از هخامنشیان در دیگر نقاط فارس قابل مقایسه نیست و میتوان نتیجه گرفت که سنگ تراشی در دوران هخامنشیان از تخت جمشید آغاز شده است. کشف و تحقیق روی نقش برجستههای تخت جمشید در ابتدا توسط تیم باستانشناسی آمریکایی، به سرپرستی پروفسور هرتسفلد در حدود سالهای ۱۹۳۰ میلادی شروع شد و همچنان نیز ادامه دارد. کتیبههای کشف شده در تخت جمشید نیز بسیار جالب توجه هستند که خوانش بیشتر آنها توسط همین تیم آمریکایی انجام شده و نتایج آن به چاپ رسیده است.
داریوش شاه کبیر، شاه شاهان، شاه سرزمینها، پسر ویشتاسپ هخامنش، کسی که سازنده این کاخ است. اهورا مزدای بزرگ که کشور پارس زیبا، دارنده اسبان خوب، دارنده مردان خوب را به من ارزانی داشت به خواست اهورا مزدا و نیز من داریوش شاه از دیگری نمی ترسم، اهورا مزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورا مزدا از دشمن، از خشکسالی و از دروغ بپاید. به این کشور نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ، بیایید این را من چون بخشایشی از اهورا مزدا با بغان خاندان شاهی درخواست می کنم. باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد. من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم.
داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا اینها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونیهایی خشکی و (آنها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ. داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید. داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی.
داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آن جا تا کوش، از هند، از آن جا تا سارد، که آن را اهورامزدا، بزرگترین بغان بر من ارزانی داشت. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.
خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یک شاه از بسیاری. یک فرماندار از بسیاری. من خشایارشاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارنده همه گونه مردم، شاه در این زمین بزرگِ دور و دراز. پسر داریوش شاه هخامنشی. به خواست اهورامزدا این دالانِ همه کشورها را من ساختم. بسیار (ساختمان) خوب دیگر در این (شهر) پارس ساخته شد، که من ساختم و پدر من ساخت. هر بنایی که زیبا دیده میشود، آن همه را بخواست اهورامزدا ساختیم. اهورامزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آنچه را که به دست من ساخته شده و آنچه را که به دست پدر من ساخته شده، آن را اهورامزدا بپاید. داریوش را پسران دیگری بودند، ولی چنانکه اهورامزدا را کام بود، داریوش، پدر من، پس از خود، مرا بزرگترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت، به خواست اهورامزدا من بر جایگاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم، بسیار ساختمانهای والا ساختم. آنچه را که به دست پدرم ساخته شده بود، من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آنچه را که من ساختم و آنچه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم. پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب آرشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم آرشام هر دو در آن هنگام زنده بودند، اهورامزدا را چنین کام بود، داریوش، پدر من، او را در این زمین شاه کرد. زمانی که داریوش شاه شد، او بسیار ساختمانهای والا ساخت.
خدای بزرگ است اهورامزدا که آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را از برای مردم آفرید، که اردشیر را شاه کرد. به خواست و تأیید اهورامزدا، این کاخ را که پدرم خشایارشاه بنایش را شروع کرده بود، تمام کردم. باشد که اهورامزدا، مرا و شهریاری مرا و آنچه که من کردم، جاودان دارد.
از بررسی کامل نقش برجستهها میتوان نتیجه گرفت که پیام پادشاهان هخامنشی به آیندگان، نشان دادن اتحاد، برابری اجتماعی و فرهنگ غنی در ایران باستان بوده است و شاید به همین دلیل امروزه در سراسر جهان، پرسپولیس را میشناسند و برای بازدید از آن به ایران سفر میکنند.
بسم الله الرحمان الرحیم.
سلام.
بازدید از تخت جمشید در فصلهای گرم سال بهدلیل باز بودن محوطه تخت جمشید و تابش مستقیم آفتاب میتواند آزار دهنده باشد. بهترین زمان سفر به تخت جمشید در نیمه دوم سال است و تا اواخر فروردین ماه نیز میتوان از تخت جمشید دیدن کرد. برای بازدید از محوطه تاریخی تخت جمشید بهتر است ساعات ابتدایی روز را انتخاب کنید یا بعد از ظهر و پس از خنکتر شدن هوا از تخت جمشید بازدید کنید.
در فصلهای سرد سال، پس از غروب خورشید محوطه تخت جمشید و اطراف آن بسیار سرد هستند؛ پس لباس مناسب بههمراه داشته باشید. روزهای ابری نیز برای بازدید از تخت جمشید بسیار مناسب هستند؛ زیرا تابش مستقیم نور خورشید وجود ندارد. برای سهولت بیشتر بهتر است کلاه و عینک آفتابی همراه داشته باشید. برای لذت بردن از زیباییهای تخت جمشید میتوانید با تور شیراز به این منطقه سفر کنید و از خدمات مناسب اقامتی و گردشگری بهره ببرید.
درباره این سایت